بالاخره کنکور رو دادم و تموم شد!
فارغ از اینکه خیلی ناراحت بودم که بیشتر نخوندم که لااقل خیالم آسوده باشه که جایی که می‌خوام قبول شم، از اینکه تا آخر تابستون پرونده‌اش بسته شده بسی خوشحالم!
هنوز اون جور که باید استراحت نکردم، بعد کنکور که خیلی خسته بودم و همش افتاده بودم، روز جمعه به نظافت خونه! گذشت، و از شنبه هم اومدم سرکار! ضمن این‌که به دوستم قول دادم تا دوشنبه تمرینش رو براش انجام بدم! و همچنان پرونده پروژه کارشناسیم و اون یه درسی که می‌خوام معرفی به استاد بکنم باز مونده!!! یعنی من آخر انجام ندادن و طول دادن یه کارم! خدا نکنه از کاری بدم بیاد! همین کافیه که ۳ترم طول بکشه!
تازه آخرشم مقالات رو دادم به یکی ترجمه و خلاصه کنه و من فقط! زحمت یکپارچه کردنش رو بکشم! و تاااازه استاد راهنمام گفته هیچی نمی‌خواد فقط یه کاری بکن و به استادت بگو یه pass رد کنه برات!
یعنی جدی وقتی به کارام فکر میکنم خنده ام میگیره! چقدر می‌تونم مزخرف باشم تو انجام ندادن یه کار!! 
ولی وااااقعا میخوام تا آخر هفته تمومش کنم دیگه!

دلم برای یه روز، با فکر راحت و دل خوش لک زده!

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها